دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهشهای بیمه ای
2538-6204
2538-2497
1
1
2016
10
04
نفوذ آگاهی رسانی درباره پاسخ گویی اجتماعی دستگاهی، در ارزش ویژه برند شرکت (گوا هی های بیمه ای)
1
34
FA
جمشید
امانی
عضو هیات علمی موسسه آموزش عالی بیمه اکو
amanee@hotmail.com
10.22054/irisk.2016.4891
<strong>چکیده</strong> <br /> این پژوهش، به بررسی نفوذ آگاهیرسانی درباره پاسخگویی اجتماعی دستگاهی[1] در ارزش ویژه برند در گستره بیمه میپردازد. نوع پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و روش آن توصیفی و پیمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل مشتریان شرکت بیمه ایران در استان تهران است. نمونهگیری بر اساس فرمول کوکران با استفاده از روش آساندسترس در دی 1393 انجام شده است. ابزار پژوهش، پرسشنامه استاندارد است که روایی صوری و محتوایی آن، پس از انجام مطالعات اولیه و تهیه چارچوب نظری پژوهش، با استفاده از دیدگاههای متخصصان و استادان تأیید شده و پایایی آن نیز از راه محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به میزان 946/0 به دست آمده است. در واکاوی دادهها از نرمافزار SPSS و LISREL استفاده شده است. نتیجه این پژوهش نشان میدهد بین پاسخگویی اجتماعی دستگاهی و رضایت مشتریان و ارزش ویژه برند، رابطه معنیداری وجود دارد. مدل پژوهش نیز از برازش قابل قبولی برخوردار است. <br /><br clear="all" /> <br /> <br />[1]. Corporate Social Responsibility (CSR)
ارزش ویژه برند,پاسخگویی اجتماعی دستگاهی,رضایت مشتریان,شهرت سازمانی
https://irisk.atu.ac.ir/article_4891.html
https://irisk.atu.ac.ir/article_4891_c369994b6888c8b7b8f8cb0202b86205.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهشهای بیمه ای
2538-6204
2538-2497
1
1
2016
10
04
تأثیر عوامل نهادی و متغیرهای کلان اقتصادی بر ساختار صنعت بیمه ایران و کشورهای منتخب
35
54
FA
عبدالرسول
قاسمی
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی
ghasemi.a@hotmail.com
10.22054/irisk.2016.4892
شناخت عوامل مؤثر بر صنعت بیمه، زمینه را برای افزایش کارایی و اثربخشی فراهم میکند و در این میان، متغیرهای کلان اقتصادی و نهادی میتوانند بسیار تأثیرگذار باشند. به عبارتی،با شناخت این عوامل و سیاستگذاری بیمهای مطلوب میتوان انتظار داشت زمینه برای رشد و بالندگی این صنعت فراهم گردد. <br />در این مطالعه به بررسی اهمیت و تأثیر متغیرهای نهادی و کلان اقتصادی بر ساختار صنعت بیمه ایران و ده کشورمنتخب در سالهای 2002 تا 2010 پرداخته شده است.با توجه به مبانی نظری و بررسی متون نظری موضوع، در بررسی عملکرد نهادها، از شاخصهای مختلفی همچون آزادی اقتصادی، شاخص حکمرانی، تولید ناخالص داخلی سرانه و رشد اقتصادی در قالبروش حداقل مربعات تعمیمیافته و دادههای تابلویی(ادغامی)استفاده شده است. <br />نتایج نشان میدهدتولید ناخالص داخلی سرانه بهعنوان متغیر جانشین برای توسعه نهادی، دارای اثر منفی و معنیدار بر تمرکز صنعت بیمه است. همچنین آزادی اقتصادی بهعنوان متغیر نهادی دیگر نیز اثر منفی معنیداری بر تمرکز صنعت بیمه داشته است. اجزای شاخص حکمرانی لزوماً اثرات مشابهی بر تمرکز در نمونه مورد مطالعه نداشتهاند. دو متغیر سطح کیفیت قوانین و مقررات و میزان حاکمیت قانون دارای اثر منفی بر نسبت تمرکز بودند؛در حالیکه سطح کنترل فساد و حق اظهارنظر و پاسخگویی، اثرهای مثبت بر تمرکز داشتند. دو سطح ثبات سیاسی و کارایی دولت هم تأثیر معنیداری بر تمرکز نداشتند.
تمرکز,ساختار صنعت بیمه,متغیرهای کلان اقتصادی,متغیرهای نهادی
https://irisk.atu.ac.ir/article_4892.html
https://irisk.atu.ac.ir/article_4892_fdd1f4cc9abed86c0c6537e1335e65f7.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهشهای بیمه ای
2538-6204
2538-2497
1
1
2016
10
04
اثر فرانشیز بر میزان مخاطره اخلاقی در اعلام خسارت بیمه خودرو؛ مطالعه موردی: بیمه خودروهای سواری در تهران
55
74
FA
غدیر
مهدوی کلیشمی
عضو هیات علمی موسسه آموزش عالی بیمه اکو
نحله
جعفری
کارشناس ارشد علوم محاسبات برنامه ریزی بیمه؛ موسسه آموزش عالی بیمه اکو؛ دانشگاه علامه طباطبائی
10.22054/irisk.2016.4893
بر اساس بیمهنامه خودرو، بیمهگر به جبران تصادفات، انفجار و بهطور کلی، برخورد خودرو با شی خارجی متعهد است. یافتن عوامل تأثیرگذار بر تصمیم به درخواست متقلبانه برای شرکتهای بیمه حائز اهمیت است. تقلب در بیمه زمانی روی میدهد که بیمهگذار درخواست خطایی را ارائه میدهد که قابل تشخیص نیست. در حقیقت، این گزارشهای اشتباه باعث ایجاد اختلالاتی در برآورد مالی بیمهگر میشود که منتج به مقادیر اضافه پرداخت به خسارت گزارش شده میشود. <br /> هدف این تحقیق، بررسی تأثیر افزایش سطح فرانشیز بر میزان خطایی است که به عمد توسط بیمهگذار با هدف بهدستآوردن نفع بیشتر گزارش میشود. فرانشیز به معنای آن بخشی از مقدار خسارت ادعا شده است که تحت پوشش شرکت بیمه قرار نمیگیرد. در پژوهش حاضر میخواهیم نشان دهیم تحت شرایط افزایش سطح فرانشیز، چگونه پارامترهای موجود در یک قرارداد بر میزان انگیزش برای فعالیتهای متقلبانه تأثیرگذار است. <br /> به کمک دادههای مربوط به 600 بیمهنامه اتومبیل فروختهشده توسط بیمه ایران در شهر تهران در سال 1390 و با استفاده از مدل اقتصادسنجی توبیت توسعهیافته<sup><sup>[1]</sup></sup> با آستانههای مشاهدهنشدنی و از روش حداکثر درستنمایی بر روی دادههایی از بیمه خودرو، نشان دادهایم افزایش سطح فرانشیز سبب افزایش درخواستهای متقلبانه از طرف بیمهشدگان میگردد. نتیجه دیگر این تحقیق این است که اثر قیمت بر رفتارهای متقلبانه بیمهشدهها بهصورت معنیداری معکوس است. به عبارت دیگر، تحقیق نشان میدهد با کاهش قیمت خودرو، رفتارهای متقلبانه افزایش پیدا میکند. <br /><strong> </strong> <br /><br clear="all" /> <br /> <br />3-Extended Tobit Model
بیمه بدنه خودرو,درخواستهای متقلبانه,روش حداکثر درستنمایی,قراردادهای دارای فرانشیز,مدل توبیت توسعهیافته
https://irisk.atu.ac.ir/article_4893.html
https://irisk.atu.ac.ir/article_4893_25c7cb02b26ea931d3b5dd5eedf939f4.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهشهای بیمه ای
2538-6204
2538-2497
1
1
2016
10
04
تأثیرات آزادسازی ورود شرکتهای بیمه خارجی در مدل تعادل عمومی
75
94
FA
رضا
افقی
عضو هیات علمی موسسه آموزش عالی بیمه اکو
r.ofoghi@yahoo.com
10.22054/irisk.2016.4894
در این مقاله، تأثیرات آزادسازی بازار بیمه کشورهای مختلف بر متغیرهای کلان اقتصادی مورد مطالعه قرار گرفته است. با این هدف، از نوعی مدل تعادل عمومی قابل محاسبه استفاده شده است که در آن، کشورهای جهان در قالب هشت منطقه قرار دارند و هریک به پنج بخش اقتصادی تقسیم شدهاند. مناطق عبارتاند از کشورهای عضو موافقتنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی (NAFTA)، اتحادیه اروپا (EU)، ژاپن، اقیانوسیه، شرق آسیا (کره جنوبی و چین)، کشورهای با درآمد کم (55 کشور)، کشورهای با درآمد متوسط (93 کشور) و کشورهای با درآمد زیاد (22 کشور). <br />این تقسیمبندی، بر اساس تقسیمبندیهای بانک جهانی است. بخشهای اقتصادی شامل تولیدات غذایی، تولیدات صنعتی، بخش مالی (بهجز بیمه) و بخش بیمه و سایر خدمات (تمامی بخشهای خدماتی بهجز بخش مالی و بیمه) است. با هدف اعمال ساختار رقابت ناقص برای صنعت بیمه، فرض شده است شرکتهای بیمهای غیررقابتی قیمتهای بیشتری از مشتریان درخواست میکنند. <br /> مدل استفادهشده در این مقاله بر اساس «پروژه تحلیل تجارت جهانی» است و تحت شرایط رقابتی و رقابت ناقص برآورد شده است. همانند مطالعه بنجامین و دیائو (2000)[1] نتایج بهدستآمده از ساختار رقابت ناقص به سمت رقابت کامل، معیاری برای قضاوت درخصوص حرکت به سمت آزادسازی در نظر گرفته شده است. نتایج بیانکننده آن است که پیمودن تدریجی مسیر آزادسازی صنعت بیمه براساس توافقنامه عمومی تجارت خدمات، بهترین راهکاری است که منافع تمامی کشورها ازجمله کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته را تضمین میکند. <br /><br clear="all" /> <br /> <br />[1]. Benjamin and Diao
آزادسازی,بازار بیمه,پروژه تحلیل تجارت جهانی,تعادل عمومی,رقابت کامل و ناقص
https://irisk.atu.ac.ir/article_4894.html
https://irisk.atu.ac.ir/article_4894_bc7e4251aa66ef3f940083b326e1d7fd.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهشهای بیمه ای
2538-6204
2538-2497
1
1
2016
10
04
تأثیر متغیرهای درگیرشدن با شغل، خوداتکایی و جو خدمترسانی بر یکدیگر و بررفتار مشتریمدار فروشندگان بیمه عمر
95
120
FA
سعید
صحت
عضو هیات علمی
10.22054/irisk.2016.4895
رقابتیشدن بازارها در دهههای اخیر تغییرات زیادی را در بازاریابی و فروش ایجاد کردهاست؛ بهگونهای که روزبهروز نیازها،خواستهها، علایق و در یک کلام تکریم مشتری بیشتر در مرکز توجهات بنگاهها قرار میگیرد. یکی از ابزارهای کلیدی در این زمینه مشتریمداری است. بنابراین، ارتقای رفتار مشتریمدار در فروشندگان بیمه عمر که باید در بین مردم نقش شناساندن محصول و فروش آن را هم زمان ایفا کنند، در بهبود عملکرد آنان بسیار مفید واقع میگردد.ایـن پـژوهش از نظـر هـدف،کاربردی و از نظر روش جمعآوری دادهها، توصیفی ـ پیمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، فروشندگان حرفهای بیمه عمر 6شرکت بیمه خصوصی شهر تهران است. از ایـن جامعـهآمـاری، نمونـهای 120بهصورت خوشهبندی متناسب انتخاب شد. دادهها از طریقپرسشنامه جمعآوری شدند و درنهایـت،با استفاده از مدل معادلات ساختاری(SEM)با استفاده از نرمافزارهـایLISRELوSPSSفرضـیههـابررسی شد. یافتههای پژوهش نشان دادند که درگیرشدن باشغل، خوداتکایی کارکنان و جو خدمترسانی مثبت، اثر مثبتی بر رفتار مشتریمدارانه فروشندگان دارد. نیزاثر میانجیگری خوداتکایی کارکنان بر تأثیر درگیرشدن با شغل بر رفتار مشتریمدار فروشندگان و اثر میانجیگری درگیرشدن با شغل بر تأثیر جو خدمترسانی بر رفتار مشتریمدار فروشندگان بر جای میگذارد،تأیید شد. اما اثر میانجیگری خوداتکایی بر تأثیر جو خدمترسانی بر رفتار مشتریمدار فروشندگان تأیید نشد.
بیمه عمر,خوداتکایی,جوخدمترسانی,درگیرشدن با شغل,رفتار مشتریمدار
https://irisk.atu.ac.ir/article_4895.html
https://irisk.atu.ac.ir/article_4895_fc0b8cbbef8af2dbbd1e6ff7ca973e85.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهشهای بیمه ای
2538-6204
2538-2497
1
1
2016
10
04
بررسی رابطه بیمههای غیرزندگی و رشد اقتصادی در ایران
121
142
FA
آتوسا
گودرزی
عضو هیات علمی موسسه آموزش عالی بیمه اکو
atousagoodarzi@yahoo.com
10.22054/irisk.2016.4896
نهادهای بیمهای در سطح اقتصاد کلان از طریق تجمیع منابع و سرمایهگذاری آنها، زمینه رشد اقتصادی را فراهم میسازند. بر این اساس، در این پژوهش بیمههای غیرزندگی که سهم درخور توجهی را در بازار بیمه ایران به خود اختصاص میدهند، به رشتههای مختلف اصلی تفکیک شدهاند. سپس رابطه میان توسعه بیمههای غیرزندگی و رشد اقتصادی در ایران با استفاده از دادههای سری زمانی از سال 1348 تا 1393 بررسی شده است. ابتدا پایایی متغیرها از طریق آزمون ریشه واحد بررسی شده و سپس با آزمون علیت گرنجر و تخمین مدل تصحیح خطای برداری(VECM)، رابطه علّی و جهت علیت بررسی شده است. <br /> نتایج تجربی تحقیق حاضر وجود رابطه علّی از بیمههای غیرزندگی به رشد اقتصادی را تأیید نمیکنند. این یافته مؤید سازگاری نظری دیدگاه لوکاس[1] (1988) است. با توجه به نتایج به نظر میرسد در اقتصاد ایران، صنعت بیمه در رشتههای غیرزندگی با عملکرد نامناسب در پرداخت خسارت، نتوانسته است بین خانوارها و جامعه ثبات مالی ایجاد کند و بر این اساس، تجمیع پساندازهای کوچک و تحرک و هدایت آنها تحقق نیافته است. از طرف دیگر، میتوان استنتاج نمود که این گروه شرکتهای فعال در رشتههای غیرزندگی نتوانستهاند از ذخایر فنی این رشتهها، در بازار سرمایه استفاده مناسبی کنند. در ضمن، اثرهای عوامل مذکور به این امر منجر گردیده است که رشتههای بیمهای غیرزندگی نتوانند از دو کانال انباشت سرمایه و نوآوری فنی از رشد اقتصادی حمایت کنند. <br /><br clear="all" /> <br /> <br />[1]. Lucas
بیمه غیرزندگی,رشد اقتصادی,مدل تصحیح خطای برداری (VECM),سری زمانی
https://irisk.atu.ac.ir/article_4896.html
https://irisk.atu.ac.ir/article_4896_390e2cb2b1b816704c97165329a426c3.pdf